به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، شرق نوشت: تیم ملی فوتبال ایران امروز در اولین بازیاش از رقابتهای جام جهانی به مصاف انگلیس یکی از مدعیان قهرمانی این دوره از رقابتها میرود. این دو تیم با وجود آنکه یکی از قدرتهای آسیا و اروپا بودهاند تا به حال حتی در یک دیدار دوستانه هم به مصاف یکدیگر نرفتهاند و به نظر میرسد اختلافات دیپلماتیک در سطح سیاسی دو کشور، یکی از عوامل عدم برگزاری مسابقه بین این دو کشور بوده است. حالا هم که قرار شده ایران با انگلیس روبهرو شود، جو به قدری حول محور مسائل غیرفوتبالی میگذرد که کسی چندان به نتیجه فوتبالی این دیدار چشم ندوخته است.
واقعیت این است که ملیپوشان ایرانی قریب به یک هفتهای میشود که در دوحه درگیر مسائلی هستند که شاید انتظارش را نداشتند در این جام آنقدر پررنگ باشد. آنها هر روز با سؤالات خبرنگاران انگلیسی روبهرو میشوند که آیا قرار است سرود ملی ایران را بخوانند یا نه یا اینکه قرار است بعد از گلزنی احتمالی خوشحالی کنند یا خیر، بهگونهای شده که دیگر کسی از مطرحشدن چنین موضوعاتی غافلگیر نمیشود. با وجود این، شرایط بازیکنان تیم ملی ایران میتواند بزرگترین علامت سؤال باشد. آنها در تلاش هستند تا هرطور شده با مطرحکردن موضوعات فوتبالی و البته یک کلیدواژه مشخص که سعی میکنند «مردم» ایران را خوشحال کنند از کنار این حواشی عبور کنند، ولی افکار عمومی در فضای مجازی، به غیر از یکی دو بازیکن، بقیه بازیکنان را بهشدت تحت فشار قرار دادهاند. دقیقا به همین دلیل است که کسی نمیداند شرایط روحی بازیکنان ایران چگونه است و اتفاقات اخیر چقدر در روحیه آنها اثرگذار بوده است. حتی اگر آنها در زمان گرفتن عکسهای فوتوشات خندههای عجیبی کرده باشند یا حتی اگر شایعه شده باشد که این خندهها حاصل دستور مستقیم کارلوس کیروش بوده، بازهم افکار عمومی چشمانتظار این بازی است.
واضح است که ایران فقط یک پای این مسابقه است. این دیدار برای بازیکنان تیم ملی فوتبال انگلیس هم تبدیل به امتحانی عجیب شده است. آنها هم تحت فشار هستند تا در دیدار برابر ایران رفتاری اعتراضی در مواجهه با سیاستهای عقیدتی-فرهنگی قطریها داشته باشند. بهویژه درمورد حمایت از حقوق همجنسگرایان که شایعه شده کاپیتان این تیم قرار است در این بازی با بازوبند مشخصی به میدان برود.
البته که این بازی هرچقدر هم که حاصل اتفاقات غیرفوتبالی باشد، بازهم از لحاظ فوتبالی جذابیتهای زیادی دارد. کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی ایران در شرایطی مهیای بازی با انگلیس میشود که چهارمین دوره حضورش در جامهای جهانی را تجربه میکند. خودش میگوید تبدیل به یکی از «دایناسورهای» جام جهانی شده، ولی برای ایران پرسش اصلی این است که آیا این دایناسور آنقدر تجربه کسب کرده که بالاخره تیم ملی را از مرحله گروهی بالا ببرد؟ کیروش کارنامه قابلقبولی در اولین دیدارهایش در جام جهانی دارد؛ او با احتساب این دوره، سه بار با ایران و یکبار با پرتغال به جام جهانی رفته، ولی در سه بار قبلی، هرگز بازی نخست را نباخته است. دو تساوی و یک پیروزی حاصل کار این مرد پرتغالی در ادوار جام جهانی است. البته او در سه دوره قبلی با تیمهای آفریقایی روبهرو شده و برای اولین بار است که در نخستین بازی جام جهانی قرار است با یک تیم اروپایی روبهرو شود.
این موضوعی است که میتواند آرامش نسبی را از کارلوس بگیرد. بهویژه اینکه آمار ایران در ادوار جام جهانی، مقابل تیمهای اروپایی هرگز خوب نبوده است. ایران هرگز در هیچ جام جهانیای نتوانسته تیمی از اروپا را شکست دهد و بعد از هشت بازی، شش شکست و تنها دو تساوی در کارنامه دارد. همین موضوع میتواند رویکرد متفاوتی در عملکرد تیم ملی داشته باشد. آمار به نفع اروپاییها در بازیهای جام جهانی است. شاید این ماجرا آرامش را از تیم ملی بگیرد، ولی این سکه روی دیگری هم دارد. شاید کیروش که عزم کرده هرطور شده ایران را به دور دوم جام جهانی ببرد، آنقدر انگیزه بگیرد که بتواند دست به کار شگفتآوری بزند و بالاخره یکی از بزرگترین تیمهای دنیا را در جام جهانی شکست بدهد. کیروش از ۱۰ بازی قبلیاش در جام جهانی فقط دو برد به دست آورده و ۴۰ درصد بازیهایش را باخته است. دو پیروزی او یکی با تیم ملی پرتغال بوده که با نتیجه هفت بر صفر رقم خورده و دیگری با تیم ملی ایران است که در سال ۲۰۱۸ در اولین بازی موفق به شکست مراکش شد؛ البته با گل به خودی بازیکنان رقیب. نکتهای که در مورد کیروش توجهات را به خود جلب میکند این است که روی کاغذ از پیش بازنده نیست. او راه مقابلهکردن و امتیازگرفتن از تیمهای بزرگ را بهخوبی بلد است و مهم نیست چه نامهایی قرار است مقابلش قرار بگیرند. با پرتغال توانسته برزیل مدعی را متوقف کند و با ایران هم پرتغال با کریستیانو رونالدو را از کار انداخته است. ضمن اینکه او اگر شکستی برابر مثلا آرژانتین و اسپانیا داشته با حداقل نتیجه رقم خورده است. البته که انگلیس هم بدون درنظرگرفتن اختلاف فاحشی که از لحاظ ساختاری با فوتبال ایران دارد، چندان تیم آمادهای در این روزها نشان نمیدهد. آنها اگرچه به غیر از سه دوره، همواره از گروهشان در جام جهانی صعود کردهاند، ولی ۵۶ سال است که دستشان به جام نرسیده است. آنها با گرت ساوتگیت به روزهای خوبی برگشته بودند و توانستند در تورنمنتهای مهمی به نیمهنهایی هم بروند، ولی این مورد مربوط به گذشته است، چون نمایش ضعیف در لیگ ملتهای اخیر و سقوط به سطح پایینتر نشان داد که فرم کنونی سهشیر ایدئال نیست.
نظر شما